Dreams are renewable. No matter what our age or condition, there are still untapped possibilities within us and new beauty waiting to be born.

-Dale Turner-

Tuesday 16 July 2013

و شاید تنها خاطرات کوچکی از آدمها ...


" کوه عظیمی در برابر مخاطب قرار داره ، 30 تن لباس! ، این کار درباره دست خدا یا تقدیره.
 اینکه چرا شما زنده می مونید و دوستتون می میره ، اینکه چطور فهم همه چیز ناممکنه .
 چرا هائیتی؟
چرا خدا اینقدر بده؟
به نظر من یکی از جوابها اینه که خدا بد نیست ، بلکه خدا کاری به کار ما نداره!
خدا مارو نمی بینه .
 این اینستالیشن درباره همینه .
به نظر من لباس کهنه یک نفر مثل عکس اون آدمه ، یک وقتی ، یک زمانی یک کسی بوده
و حالا دیگه نیست! شیئی باقی مونده که به آدمی که دیگه نیست مربوطه .
مثل اسم یک نفر یا ضربان قلب اون آدم . همه اینها در ارتباط با کسی است که دیگر نیست.
همه زندگی ام سعی کردم خاطرات کوچکی که از آدمها دارم رو نگه دارم و
همه زندگی ام شکست خوردم!
شما می تونید عکس یک نفر رو نگه دارید ، یا صدای ضربان قلبشو نگه دارید ،
لباسشو نگه دارید ، اما اون آدم رو نمی تونید نگه دارید ، و همه اینها به شما
نشون میده که اون آدم دیگه اینجا نیست!
من با دفتر اشیای گم شده زیاد کار میکنم . بدترین چیز در این دفتر ، وجود هزاران
کلید گمشده است . هر تک کلیدی برای ما مهمه اما هزاران کلید در دفتر اشیای گمشده
چیزی نیستند جز تکه های فلز . دیگه هویتی ندارند . اونچه اهمیت داره اینه که به آدمها
و اشیا هویت ببخشیم .
امیدوارم آدمها با دیدن کارهای من تحت تاثیر قرار بگیرند و بتونن درباره اش حرف بزنند .
بیشتر شبیه دیدن اجرای باله یا تئاتره . به خونه بر می گردید و چیزی هم نخریده اید ،
 اما چیزی در ذهنتان باقی مانده است و شاید بعد از دیدن کار کمی بهتر از قبل باشد .
 اگر کسی بیاید و بگوید بولتانسکی یک هنرمند پست کانسپچوال در آخر قرن بیستم است ،
یعنی کارهام مزخرفه!
 آدمها نباید بتونند به کار برچسب بزنند ، نباید بفهمند چه اتفاقی افتاده است و فقط باید
تحت تاثیر قرار بگیرند . باید گریه کنند و بگویند که نمیتونم تحملش کنم! وحشتناکه!
 از اینجا میرم!   فکر میکنم این واکنش خوبی خواهد بود!
هشتاد درصد کارهایی که این روزها انجام می دهم بعد از نمایشگاه نابود می شود
و من این رو دوست دارم . شاید دلیلش نمایشهایی است که کار کردم .
 اما این ایده را که چیزها در پایان نابود می شوند رو دوست دارم"


*   متن مصاحبه کریستین بولتانسکی در رابطه با مفهوم یکی از آثارش که اینستالیشنی با
     حدود 30 تن لباس کهنه بوده است. (فیلمشو اینجا ببینید)






پی نوشت: از بیستم تیرماه، طی یک همکاری گروهی از بچه های هنری در حوزه های فعالیتی 
مختلف، سلسله جلساتی با محوریت هنر معاصر و با عنوان "پیش گفتار، پی گفتار، پس گفتار"
توی مشهد آغاز شده که بنظرم یکی از اتفاقات خوب و بیادموندنی در این شهر خواهد بود. 
امشب در ششمین ارائه از این جلسات، با عنوان مرگ اندیشی، ما با آثار کریستین بولتانسکی
آشنا شدیم. کارهای این هنرمند واقعاً تامل برانگیز بود.
حس خاصی داشت، حسی که انگار بارها در تنهایی و سکوت تجربه شده!
خیلی نزدیک، خیلی دور ...





برای علاقمندان:


هفته‌ی اول؛ پیش‌گفتـار | ارائه‌هایی در باب هنـر معاصـر
هر شب | ساعت ۹
 
| نگارخانه آرتین

پنج‌شنبه ۲۰ تيـر: تولد هنر معاصر | رضـا سيفی
جمعه ۲۱ تيـر: مشاركت مخاطب (با بررسی آثار پيستولتو) | مهران يزدی
شنبه ۲۲ تيـر: بازيابی هويت (با بررسی آثار متيو بارنی، اورلان، ژینوس تقی‌زاده) |
                   شهريار جوهری و آرین انزان‌پور
يك‌شنبه ۲۳ تيـر: از آن ِ خود سازی | بابك جواد زاده
دوشنبه ۲۴ تيـر: امر سياسی (با بررسی آثار جوزف بويز، فرانسيس آليس، باربد گلشيری) |
                      مرتضی آل سيدان
سه‌شنبه ۲۵ تيـر: مرگ انديشی (با بررسی آثار كريستين بولتانسكی، ديمين هرست) | 
                        سعيد مزينانی و بابك توانايی
چهارشنبه ۲۶ تيـر: تَنانگی (با بررسی آثار مارينا آبراموويچ، امير معبد) | مهدی نوغانی


هفته‌ی دوم؛ پی‌گـفتـار

نمايش آثار ويدئو، چيدمان، پرفورمانس 

پنج‌شنبه ۲۷ تيرماه: سيسيفوس معاصر می‌شود | رضا سيفی

جمعه ۲۸ تير ماه: بی‌گودی | مريم باقری

شنبه ۲۹ تير ماه: مُهره‌گردان | مهران يزدی

يك‌شنبه ۳۰ تير: آيين‌ه | هانيه شيخ احمدی

دوشنبه ۳۱ تير: هسته | سعيد مزينانی

سه‌شنبه ۱ مردادماه: فومـا | آرين انزان‌پور

چهارشنبه ۲ مردادماه: آز | شهريار جوهری

0 comments: