Dreams are renewable. No matter what our age or condition, there are still untapped possibilities within us and new beauty waiting to be born.

-Dale Turner-

Monday 16 December 2013

بخاطر سکوتی که ناگزیرم ...


می توانست لبخندی باشد برای دلتنگیِ  روزهای ابری ...
می توانست دستی باشد که گاهی از روزنه کوچکی در تنهایی
به نشان همدلی به سویت دراز می شود...  
می توانست آرامش نگاهی باشد برای تسکینِ لحظات بی قراری ...
می توانست دوستی باشد برای یک چای عصرانه و گپی کوتاه در بعدازظهر
سردی از پاییز...
می توانست حتی تنها چند واژه ی دور و گاه به گاه باشد برای
یک احوالپرسی ساده!  
تنها به اندازه ی همین خوشی های کوچک و دلگرم کننده ی روزمره!
.
.
.
اما فقط یکی از جمعیت همیشگیِ عابرانی بود که مجبوری
باملاحظه از کنارشان عبور کنی، تا بودن ات را به ماندن
تفسیر نکنند.... آنقدر آرام و محتاط که سایه ات، احساسشان را
جریحه دار نکند!


--- حوالی همین پیاده رو
دوباره دلی شکسته ست

به اشتباه!

2 comments:

Unknown said...

بنظرمن به خاطرسکوتی که من,خیلی لطیف ترازشعررسول زاده بود.خیلی رئال تر!بود
حداقل برای منی که پاییززیباست وآرامبخش.
پاییزکرشمه هزرارنگ طبیعت

Azadeh said...

ممنون، لطف شماست