" یک دفترچه راهنمای سفر را بگشایید: در آن عموماً فرهنگ کوچکی از واژگان
می یابید، اما واژگانی که به شکلی مضحک از میان موضوع های پیش پاافتاده
و بی فایده برگزیده شده اند: گمرک، اداره ی پست، هتل، آرایشگاه، پزشک،
قیمت ها، با این وصف معنای حقیقی ِ سفر کردن چیست؟ دیدار.
تنها واژه ی مهم این است: وعده ی دیدار. "
" شهر، یک پنداره نگار است
یک متن پیوسته "
"چه قدر تحسین برانگیز است
کسی که فکر نمی کند: « زندگی ناپایدار است »
وقتی آذرخشی را می بیند! " (باشو)
" در غرب، آینه شیئی است اساساً خودشیفته ساز: انسان تنها از آن رو
به آینه می اندیشد که خود را در آن بنگرد، اما ظاهراً در شرق، آینه تهی است:
آینه حتی نمادی از تهی بودن ِ نمادهاست ( یک استاد ِ تائو می گوید: « روح ِ
انسان ِ کامل همچون یک آینه است. او هیچ چیز را در خود نمی گیرد، اما
هیچ چیز را نیز طرد نمی کند. او می پذیرد اما حفظ نمی کند. » : آینه تنها
آینه های دیگر را جذب می کند و این بازتاب ِ بی پایان ِ خودتهی بودن است،
که همان شکل است ) "
قسمتهایی از کتاب امپراتوری نشانه ها
پی نوشت: کتاب را هفته ی گذشته توی کتابخانه ی دانشگاه پیدا کردم.
محتوای جالبی داشت. نگاه معناگرایانه نویسنده به مفاهیمی که آنها را
نشانه های نهفته در آداب، فرهنگ و سنتهای متعارف ژاپن می داند، قابل تأمل
و زیباست. البته بخاطر پیوستگی مطالب، انتخاب کردن قسمتهایی از متن کتاب،
کار دشواری بود. و به ناچار حاشیه نوشتهایی از متن را برای اینجا انتخاب کردم.
0 comments:
Post a Comment